با عرض شرمندگی
سلام عسل مامان
دختر گلم ببخشید که حدود 5 ماه هست که دستی به وبلاگت نزدم اول اینکه یه مدت سیستم خراب بود بعدشم تو اصلا نمیزاری بیام پیش سیستم تا میام یا خاموش میکنی یا اینکه کمکم تایپ میکنی.الانم رو پام نشستی وبا شکلکها حرف میزنی
طلای مامان تا الان که مامانو اذیت نمیکنی و دختر خوبی هستی همچنان شیرین و بامزه کارات خیلی بامزه شده
مثل طوطی هر کاری میکنیم سریع عکس العمل نشون میدی،تقریبا کلمهای آسون میگی ، از بخاری کبا از چیزای داغ خیلی میترسی که این خیلی خوبه،اما بگم که موقع غذا خوردن اعصاب خورد کن میشی آخه میخوای خودت قاشق دست بگیری که نمیتونی همشو میریزی اشکال نداره عزیززدلم تو بخور هرطور که دوست داری،همچنان با خوردن قطره آهن شربت آهن مشکل داری و با دردسر بهت میدم باعرض شرمندگی که دندوناتم سیاه شده
درضمن عاشق نماز خوندنتم خیلی بامزه نماز میخونی
اینم عکس خوشگل خانمم
اینم چند کلمه از شیرین زبونیات
مامان.بابا درست وکامل میگی
به بخاری قابلمه کتری قوری کلا چیزای که به داغ و آتیش ربط داره داغ میگی
اولین کلمه ای که یاد گرفتی ننام یا همون سلام خودمون
به نماز ومهر الله میگی
به کولر باد میگی
وقتی بابا میخواد لباس بپوشه میزنی روسرت یعنی سر ومیگی تار یعنی سرکار
به تاب تاب میگی تا تا
به صبا واوا میگی ابا
به دستت درد نکنه میگی دس.خیلی مفید ومختصر
به آیئنه میگی آیی
به پاشو میگی پاااااااا
به توپ میگی تو
نینی وهاپو توتو پیشو
به قار قار کلاغ میگی دار دار
اینو بگم کلا هر چیز بخوای بگی بلد نیستی دوسه کلمه اولشو میگی
الانم با توپ ورزشیت مشغول بازی وخنده هستی
قربون خندهای قشنگت